یا امام زمان کمکم کن دستمو بگیر

ساخت وبلاگ
هشت سال تلفنی بودی

هشت سال کنار من بدبختبودی

هشت سال کنار من

بی انصاف چزا موندی

چرا

هشت سال هدف نشدم برات الان با یه حرف بابا داری میذاری بری

به تو.کاری ندارم

و راضیم انشالله خوشبخت بشی نور.چشمای من که از روزی که این جریان شده خون میخورم و.نور چشمام کم شده

به بی ارزشی خودم ایمان اوردم

خیلی فکر کردم ادامهداین زندگی دیگه نتیجهدای نداره برام

خدایا ممنونم ازت خیلی ممنونم

یاعلی ممنونم ازت پدر عزیز

ممنونم ازت

یا زهرا مادر جان ببخش منو ابرو نبودم براتون امانتتو گرقتی ازم

امام رضا امام رضا امام رضا شما  که ترکمنها میان دست خالی ردش نمیکنی بابا من قدر سگتون نبودم دستمو میگرفتید من که نوکر شمام

یا حضزت معصومه بی بی جان  میدونم لیاقت نداشتم گرفتین امانتیتون را

قدرشو.ندونستم

امشب داره فکر.میکنه

 بی بی جان جبران میکنم بنداز به دلش دستمو بگیرین

شما بخواهید دلش نرم.میشه

میاد باهام

+ نوشته شده در  جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵ساعت ۸ ب.ظ  توسط من و فاطمه  | 
عشقی بی مثال نه از جنس زمین...
ما را در سایت عشقی بی مثال نه از جنس زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8fatemeeshgham3 بازدید : 194 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 13:03